چند دقیقه ،فقط چند دقیقه پس از نخستین پیروزی تیم صنعت مقابل حریف پر آوازه اهوازی و در شرایطی که مرکز مازندران پس از 25 سال فقدان تیم ،غرق در پاکوبی بود ،یک نفر در رختکن تیم ساروی زمزمه ای را کلید زد که تداومش می تواند ریشه های فوتبال در این شهر را برای همیشه بخشکاند.
موضوع از این قرار است که اسپانسر مالی تیم ،شخصی به نام «فارسی» از شیراز پیش از شروع مسابقه در رختکن رو به بازیکنان می گوید:«بدون توجه به نتیجه مسابقه پاداش ویژه ای را برای شما در نظر گرفته ام.»او این جمله را صرفا به جهت بالا بردن روحیه بازیکنان می گوید و بدلیل فرصت کوتاهی که تا شروع مسابقه باقی مانده بود همه چیز به پس از پایان بازی موکول می شود.صنعت به هر ترتیب بازی را با پیروزی پشت سر می گذاردو همه شاد و خندان راهی رختکن می شوند.اما مساله وقتی جلب توجه می کند که پس از پرداخت پاداش به بازیکنان حاضر در لیست ،آقای مدیر عامل به این بهانه که چرا به بازیکنان خارج از لیست پاداشی پرداخت نشده به سرپرست اعتراض می کند که «چرا اسم همه را یکجا ننوشتی تا پاداش به آنها هم برسد؟»
از اینکه هادی خلردی که همزمان با سرپرستی باشگاه صنعت ساری(شما او را مدیرعامل بخوانید)سمت معاونت مدیرکل تربیت بدنی استان و معاونت هیات فوتبال استان را هم دارد و اگر پای صحبت هایش بنشینید طوماری از سوابق خود در قسمت های مختلف ورزشی را یدک می کشد و از شانس بالایش جهت تصدی پست مدیرکلی سازمان پایانه های فلان استان می گوید با این حال هنوز نمی داند که در هیچ کجای این کره خاکی،پاداش ورزشی در پایان یک مسابقه صرفا شامل لیست 18 نفره و کادر فنی تیم می شود ما را به نتایج خیره کننده ای می رسند که مهمترین آن بی شک ضعف مازندران در ساخت مدیر ورزشی و از آن مهمتر افزایش افق دیدش است.
با این حال جنجال پاداش ها در همان نقطه باقی نماند.فرجی (یکی از تدارکات تیم)پس از تقسیم پاداش به حالت قهر رختکن را ترک می کند و به عصبانیت در راهروی منتهی به رختکن تیم به زبان مازندرانی ،طوری که دیگران صدای او را بشنوند می گوید:«چرا به من چیزی نداند؟من هم سهم داشتم.» رضا رضایی سرپرست تیم با مشاهده این صحنه به راهرو می رود و پاکت خودش (پاکت حاوی پاداش) را به او می دهد تا اوضاع بیشتر از این بیخ پیدا نکند اما هرچه لازم بود خبرنگاران ببینند دیگر دیده شده بود.
*ساری جایی شبیه به لیدز
آیا فوتبال در مرکز مازندران ورزشی نفرین شده است؟اگر کمی خرافاتی باشید می توانید به دو کشته ورزشگاه شهید متقی طی دیدار شموشک و پرسپولیس اشاره کنید و بگوید بله.خانواده قربانیان آن حادثه پس از آن دیگر روی خوشی به فوتبال نشان ندادند و حتی یکی از آنها می گوید :«ما از فوتبال بیزاریم».شاید همین نفرین ها اجازه نمی دهد فوتبال در ساری جوانه بزند.اتفاقی که در لیدز برای تیم اول این شهر پس از ضرب و شتم دانشجوی پاکستانی توسط بازیکنان لیدز یونایتد رخ داد و شگفتی ساز لیگ قهرمانان تا ته لیگ دسته اول این کشور سقوط کرد.بسیاری بر این باورند رنجش بر جای مانده در ذهن خانواده قربانیان آن حادثه هرگز یقه فوتبال این شهر را رها نخواهد کرد.همین جماعت، سرعت رشد حواشی در اطراف فوتبال ساری را به همین باورها نسبت می دهند.باورهایی که گویا در اطراف تیم صنعت هم زمزمه هایش آغاز شده.یکی از اطرافیان تیم می گوید:«مدیرعامل تیم از اول تا آخر بازی کنار نیمکت ایستاده بود و از کیفیت بازی تیم ناراضی بود. حتی قبل از اینکه شهرام فلاح گل بزنه از شهرام انتقاد می کرد اما بعد از گل دیگه از این بازیکن چیزی نگفت.»این یکی از آن مسائلی ست که خیلی ها برای انتقاد از خلردی دست روی ان می گذارند. یک مربی می گوید:«با این کارها سطح کارشان ،سطح نگاهشان به مدیریت تیم را نشان می دهند.جای مدیرعامل در جایگاه است.وقتی مدیرعامل می آید کنار نیمکت تیم می ایستد نشان می دهد که وظایف همدیگر را هم نمی شناسند.کار مدیریت در زمین به عهده سرپرست تیم است.امروز که عصر فناوری ست ،می تواند نکاتی که در ذهنش دارد را از طریق موبایل به سرپرست بگوید.اما او می خواهد شو من ماجرا باشد.هم پست مدیرعاملی را می خواهد و هم هیجان کنار نیمکت را.»
نکته اول:پرسشی که وجود دارد این است که چه کسی یا کسانی بر مسئولیت مسئولان تیم صنعت نظارت می کنند؟هیات مدیره تیم؟تربیت بدنی؟هیات فوتبال؟گزینه آخر را باید منتفی دانست. بهروان یک شخصیت کشوری ست و منطق می گوید به حوزه های کوچک ورود پیدا نمی کند .هیات مدیره هم که بطور مشخص ورزشی نیست و خود را معطوف به تهیه منابع مالی کرده است.حتی در مورد گزینه علوی بسیاری بر این باورند که اگر رابطه نزدیک وی با امیر پریچهره نبود جایی در این تیم پیدا نمی کرد .همچنانکه بسیاری این فرضیه را درباره گزینه رئیس هیات پینگ پونگ استان مطرح می کنند. از سویی دیگر همین که حکم اعضای هیات مدیره،سرپرست باشگاه و سرپرست تیم از خروجی تربیت بدنی آمده نشان می دهد که مسئول اول این تیم کسی نیست جز اداره کل تربیت بدنی.
نکته دوم:آقایان مدیر یاد گرفته اند در مقابل انتقادات جمله قدیمیه«انتقادات اگر سازنده باشد ،می پذیریم .انتقاد مغرضانه را خیر» را مطرح کنند .این همان دست آویز قدیمی ست که آقایان در مصاحبه با خبرگزاری مهر خبرنگاران استانی را به طبعیت از آن سفارش می کنند.
نکته سوم:در اینکه زمان برای خرید تیم و جمع آوری بازیکنان محدود بوده تردید وجود ندارد.در اینکه رویا پردازی را باید درباره این تیم حداقل تا پایان فصل جاری کنار گذاشت شکی نیت. در اینکه هدف این فصل صرفا باید بقا باشد یقین داریم ،همچنانکه به خودخواهی یک عده که از مدیریت حتی فیگورهایش را هم نمی دانند گواهیم.
نکته چهار:گراهام گرین نویسنده انگلیسی جایی در کتاب«مامور معتمد»گفته:«وقتی در بازی بیلیارد همزمان به دو توپ فکر کنی ،هر دو را خراب خواهی کرد.» احتمالا در زمان گرین سه شغله ای وجود نداشت تا درباره فکر کردن همزمان به سه توپ چیزی بگوید!
سیامک حبیبی